هلیا جونمهلیا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

خورشید کوچولوی مامان و بابا

ماجرای درخت گردوی هلیا

1393/5/1 1:01
نویسنده : مامان سپید
793 بازدید
اشتراک گذاری

تعطیلات نوروز امسال یعنی سال 93 آنکالی بابا حمید از 12 فروردین شروع میشد. واسه همین ما 9 فروردین به طرف اصفهان حرکت کردیم. تا دهم رو اونجا باشیم و یازدهم به سمت دهدشت حرکت کنیم. صبح روز دهم بابا ما رو برد سر زمینش. قبل از عید کلی درخت اونجا کاشته بود. قرار بود دو تا درخت گردو برای هلیا و محمد اونجا بکتره تا با خودشون بزرگ بشن. خلاصه روز دهم فروردین همه با هم رفتیم سر زمین و بابا درخت ها رو برای هر دوشون کاشت. چند روز پیش که با بابا صحبت میکردم گفت هر دو تا درخت ها گرفته و برگ در آورده. کلی ذوقشون رو کردیم.پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/

                                   

اینجا دختر کوچولوی مامان 9 ماه و 8 روزشه. شاخه درختش رو هم محکم گرفته. فداااااااش.بوسبوسبوس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)