هلیا و بابا مسیبی
عسل خانوم من هفت ماهه بود که رفتیم اصفهان. بابا مسیبی و مامان زهرا و عمو مجید هم که گلپایگان بودن اومدن پیش ما . این عکس های شبیه که رسیدن. البته فردای اون روز دختر گلم تب کردی و تا صبح تبت پایین نمی اومد. برای نماز صبح که همه بیدار شدن بابا حمید و عمو مجید رفتن برات دارو گرفتن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی